فست مووی

در فیلم ارادتمند؛ نازنین بهاره تینا، زندگی سه دختر با خاستگاه‌های فکری گوناگون روایت می‌شود که هر سه به نوعی مجردند و همین می‌شود که به دل خیابان زده و با حضور در مهمانی‌ها و دورهمی‌ها از مردان انتقام می‌گیرند…

این فیلم روایت دو برادر دوقلو به نام‌های بردیا و باربد است. روند پیش‌برد داستان اینگونه القا می‌کند که بردیا و باربد از زمان کودکی در تمام زندگی خود، با هم در رقابت بوده‌اند. بردیا، صاحب شرکت بزرگی است که برایش شرایط مالی مساعدی را به همراه آورده، اما باربد یک نویسنده شکست‌خورده و ناموفق است. این دو پس از چند سال یکدیگر را در حالی ملاقات می‌کنند که قرار است برای عقد قراردادی به شمال کشور بروند و در این مسیر، اتفاقاتی میان این دو شخصیت رقم می‌خورد…

چند خانواده متفاوت با بحرانی مشابه روبه‌رو می‌شوند و هرکدام از آن‌ها بنا به نگاه خاص خود واکنش‌هایی از خود بروز می‌دهند. فیلم پیرامون مسئله سقط جنین است و پیام فیلم این است که جنینی که به این دنیا دعوت شده نباید سقط شود. حتی اگر مادر آینده یک زن شصت ساله، یک زن بی شوهر، یک زن بازیگر که کارش را بیش از فرزند دوست دارد، زنی آواره در شهر با یک شوهر چاه بازکن یا زنی بریده از شوهر باشد.

این فیلم داستان یک جوان قهرمان اتومبیل‌رانی به نام جاوید است که برای رفتن به آمریکا به ترکیه سفر می‌کند و در آن جا با مشکلات زیادی مواجه می‌شود. در ترکیه به طور تصادفی با شیرین آشنا می شود و به تدریج پی می برد او در دام تبهکاری خطرناک گرفتار است.

این فیلم درباره قتل زنی به نام رضوان است که خانواده و اقوام آن به دنبال ثابت کردن قاتل بودن شوهر وی به دادگاه هستند…

در سرزمینی به نام سومارای (خارج از سیاره زمین) فرمانروا با اهریمن پیمان می بندد تا در برابر کمک به فرزنددار شدن او، شوهر اولین دخترش را اهریمن انتخاب کند. اهریمن در سودای تصاحب فرمانروایی، مردی ترسو به نام عودکا را برای همسری دختر فرمانروا برمی گزیند. عودکا به سیاره زمین فرار می کند و سال ها بعد فرستاده ای برای بازگرداندن او، راهی می شود…

حدیث مسرور در لا به لای خاطرات پسر عموی خود سیاوش مسرور با دختر جوانی مواجه می‌شود که زندگی هر دوی آن‌ها را دستخوش تغییر قرار می‌دهد.

بیتا دختری اصفهانی و اهل خانواده ای سنتی است که برای تحصیل در دانشگاه باید به تهران بیاید. اما خانواده با رفتن او به تهران مخالف هستند و بالاخره با اعتصاب غذای دخترشان رضایت به رفتن او می دهند. پدر با اجاره ی یک آپارتمان و هم خانه کردن سیما دختر بیوه ی کارگر خانه، بیتا را به او می سپارد. بیتا در دانشکده با فرهاد آشنا می شود و با هم قرار ازدواج می گذارند، در حالی که علی پسر عموی بیتا قرار است برای ازدواج با او از خارج از کشور به ایران بیاید…

این فیلم ماجرای زنی به نام گیلدا را روایت می کند که صاحب رستورانی به نام سپید است. او در یکی از شب ها اتفاقی برایش می افتد که سیاه ترین شب زندگی اش می شود و برای نجات زندگی اش تا صبح فرصت دارد…

داستان دعوای دو برادر است که باعث قتل یکی از آن ها می‌شود. این آغاز بحران است چون برادر قاتل می‌گریزد اما مادر، راضی‌اش می‌کند که خود را به دست قانون بسپارد. مادر این خانواده و دو عروسش که در سه طبقه یک خانه زندگی می‌کنند، سعی دارند هر کدام به تنهایی بار مشکلات پیش آمده در زندگی را به دوش بکشند و در این مسیر، ماجراهایی رخ می‌دهد که طی فیلم روایت می‌شود…