فست مووی

دندون عاشق حباب است به دلیل همین حباب‌خواری افراطی سبب صدمه به یک زوج ماهی که منتظر تولد تخم‌هایشان هستند، می‌شود. حالا تنبیهش این است که تا موقع تولد آن‌ها ساکت باشد، اما به دام اختاپوس می‌افتد و…

آت آشغال‌های دریایی اسب دریایی باعث بروز مشکلی برای بادی می‌شود. لاک‌پشت او را دعوا کرده و تنبیهش می‌کند که آشغال‌ها را به آشغالدانی برگرداند اما او نه تنها این کار را نمی‌کند که با آلوده شدن به مرکب سیاه اختاپوس دردسرهای بیشتری درست می‌کند…

پسر دلفینی اکنون یک وظیفه‌ مهم دارد. او نگهبان دریاست و باید از موجودات دریایی محافظت کند. در این بین هنوز خطر از سر دریا برطرف نشده چرا که اختاپوس بدجنس که در چاله‌ای گرفتار شده به کمک شامی نقشه‌های جدیدی را علیه موجودات دریا طراحی و اجرا می‌کنند. پسر دلفینی باید هوش و حواس خود را جمع کند تا به کمک دیگر موجودات دریایی از این آبی بی‌کران مراقبت کند…

در قسمت چهارم کارتون پسر دلفینی، دلقک ماهی به خاطر اذیت کردن کوسه تنبیه می‌شود و زنگوله‌ای را به او وصل می‌کنند. او که دوست دارد زنگوله‌اش باز شود فریب شامی را می‌خورد و به دام اختاپوس می‌افتد…

در قسمت سوم کارتون پسر دلفینی، خرچنگ فکر می‌کند ماهی‌ها هنگام بازی مرجان قرمزش را خراب کرده‌اند و به آن‌ها حمله می‌کند و کار بالا می‌گیرد؛ اما پسر دلفینی متوجه می‌شود که تقصیر ماهی‌ها نبوده و برای حل این مشکل دست به کار می‎شود…

در قسمت دوم کارتون پسر دلفینی، به مناسبت روز دریای پاک و شاد، قرار است جشنی برگزار شود و گروه کر شعر دریای پاک را بخواند؛ اما بادی بادکنکی که دوست دارد بخواند با صدای بدش همه چیز را به هم می‌ریزد و با ناراحتی جمع را ترک می‌کند. او گرفتار شاه میگو می‌شود و در دام مرکب سیاه اختاپوس می‌افتد. حالا پسر دلفینی باید او را نجات دهد…

مارماهی که بر برق خود تسلط ندارد، باعث برق گرفتگی بقیه شده و فرار می‌کند. او که حالا فریب شاه‌میگو را خورده، به بهانه مفید بودن، برای تأمین برق تفنگ لیزری پیش اختاپوس رفته است. پسر و دلفین سفید نیز برای بازگرداندن مارماهی به آشغالدانی و خارزار می‌روند و…

انیمیشن پهلوانان درباره شخصی به نام پوریای ولی است که شاگردانش را در زورخانه‌ای تعلیم می‌دهد. اسکندر که داروغه شهر است میانه خوبی با پهلوان پوریا ندارد و دائم به فکر سرکوب او می‌باشد. اما پوریای ولی استاد زورخانه و آهنگر شهر با تیزهوشی و همکاری شاگردانش پهلوان یاور، پهلوان صفی و پهلوان مفرد در مقابل مکر و حیله اسکندر ایستادگی و مبارزه می‌کند…

شکرستان در یک شهر قدیمی و خیالی روی می‌دهد و هر قسمت داستانی مجزا دارد که مردم شکرستان بنا به نیازهای دراماتیک هر قصه و ضرب‌المثل‌ها و قصه‌های قدیمی و عامیانه ایرانی-شرقی در هر قسمت نقشی متفاوت برعهده گرفته و داستان را رقم می‌زنند…