فست مووی

در شب عروسی اسما، مسعود برادر یاسر (خواستگار سابق اسما) به تحریک او به مراسم عروسی به قصد به هم ریختن آن می رود، اما در درگیری به دست جمال برادر اسما کشته می شود و…

این فیلم قصه‌ای عاشقانه در بستر یک سفر شهری در تهران است که طی آن شاهد تلاش شخصیت اصلی فیلم در حفظ تعادل بین چهار بعد شخصیتی یک زن هستیم…

فیلم بغض داستان دو روایت مدرن از مقطع زندگی حامد و ژاله در استانبول است.

مرجان، موسی، استوارت، شیلا، احسان، بهزاد، شیرین و دکتر طاهری همگی مسافران قطار تهران استانبول هستند…

این فیلم، روایتگر داستان بچه ای است که می خواهد وارد این دنیا شود و فراز و نشیب های این دنیا، او را دچار چالش می کند.

این فیلم روایت آخرین روزهای مقاومت در بخش غربی خرمشهر در سال 1359 است. سمیره و رضا، خواهر و برادری هستند که همراه سایر مردم در حال مقاومت هستند. حلقه محاصره دشمن تنگ تر می‌شود و در نتیجه سمیره که پاهایش شکسته است و نمی‌تواند فرار کند در خانه باقی می‌ماند. رضا تصمیم می‌گیرد سمیره را در حیات خانه در یک موقعیت نسبتا خوب با کمی غذا خاک کند تا شبانه بیاید و وی را فراری دهد. در این بین خواستگار قبلی سمیره که به جمع نیروی نظامی عراق پیوسته و روزی همکار او در مدرسه خرمشهر نیز بوده است، به عنوان یک فرمانده عراقی به این منطقه می‌آید و…

تهران جمعه؛ محمد و شیرین تنها تا بعد از ظهر فرصت دارند هزینه صافکاری ماشین تصادفی را که سوار آن هستند تأمین کنند. شیرین جرأت ندارد ماشین پدر را که مخفیانه از خانه بیرون آورده و با آن تصادف کرده، با آن وضع به خانه برگرداند. آن ها راهی خانه ای در شمال شهر می شوند تا با کاری که انجام می دهند، پول مورد نیاز را تأمین کنند.

توسکا تصمیم می گیرد که قبل از سفرش به اروپا و در شب قبل از پروازش، از شمال تا جنوب تهران را فیلم بگیرد و در این سفر برادر و دوستشان او را همراهی می کنند. در خلال این کار اتفاقاتی برای آن ها رقم می خورد…

دختری به نام سمیرا قصد دارد با منصور ازدواج کند. در روز پیش از عروسی، مادر منصور، سمیرا را برای معاینه نزد دکتر زنان می‌برد. اما سمیرا که از این موضوع شوکه شده‌است، از این کار ممانعت کرده و در خیابان اقدام به خودکشی می‌کند. پس از اطلاع مرگ وی به دو همکلاسی‌اش، آن ها به دنبال دلیل مرگ دوست خود می‌روند اما دلیل خودکشی از طرف پدر سمیرا مخفی می‌شود…

رسول رحمانی مالک یک مزرعه گوجه‌فرنگی است و کارخانه‌ای هم در کنار آن دارد. او که چند سال پیش همسرش را از دست داده‌است، تنها زندگی می‌کند. نوبر کردانی زنی است که سرپرستی خانواده‌اش را به عهده دارد و ناچار است کار کند. او به همراه چند زن دیگر برای کار در مزرعه انتخاب می‌شود و…