فست مووی

در فیلم آبجی، طلا و دختر معلولش عطی، سالیان سال است که با یکدیگر زندگی می‌کنند. پس از آنکه طلا متوجه تشدید بیماری‌ خود و احتمال مرگش در آینده نزدیک می‌شود، تصمیم می‌گیرد برای تامین امنیت آینده عطی، اقدام کند و…

داستان یک دیده بان است که از یک سو در زمان حصر آبادان با دشمنان مبارزه می کند و از سویی دیگر به مقابله با دزدی که به خانه اش آمده می پردازد…

قصه ی فیلم در دهه شصت می گذرد و زندگی اجتماعی مردم در آن سال‌ها روایت می‌شود…

همیشه همینجوریه! آخرین بار هوا ابر شد. باد گرفت. درختا داشتن از جا کنده می شدن. اونقدر بارون شدید شد که سیل شهرو گرفته بود. پرنده‌ها دور و بر لونه هاشون جیغ می کشیدن. یکی از بچه‌ها قسم می‌خورد خودش دیده خورشید یکی دوبار نورش کم و زیاد شده…

زن و شوهری که مدتی است از هم جدا شده اند، دختری دارند که بر اثر حادثه ای دچار شوک شده و دیگر قادر به حرف زدن نیست. دکتر معالج وی برای برطرف شدن این مشکل تجویز می کند پدر و مادر و فرزند برای مدتی با هم و در کنار هم، مانند سابق زندگی بدون تشنج و بحث و دعوا داشته باشند تا مشکل فرزند حل شود. این ماجرا زندگی زن و شوهر را وارد چالش های جدیدی می کند…

این فیلم روایتی است از دفاع گردان عمار یاسر لشکر 27 محمد رسول‌الله در برابر لشکرکشی رژیم بعث به فکه و شرهانی در روزهای پایانی جنگ. عراقی‌ها باید از سد یک پایگاه که شکل تنگه است عبور کنند که با مقاومت شدید و دلاورانه نیروهای ایرانی روبه رو می‌شوند…

زندگی من اسیر اسم هاست، اسم هایی که اومدن و رفتن. این روزا به اسم هایی فکر می کنم که سایه نداشته باشه. یا حداقل این‌قدر کوتاه باشه که نشه زیر نور کم دیدش…