فست مووی

در فیلم معجزه عشق، یک مشاور خانواده که مسئولیت یک دفتر ازدواج و طلاق را بر عهده دارد، پس از آنکه متوجه می‌شود برادرش در خارج از کشور مجری یک شبکه ماهواره‌ای معاند شده، تصمیم می‌گیرد برای دور ماندن از حاشیه راهی سفری شود و…

این فیلم از سه اپیزود مجزا و در عین حال پیوسته تشکیل شده است. هریک از این اپیزودها در حالی که داستان مربوط به خود را دارند، با یک موضوع محوری به هم مربوط می شوند. محور اصلی هر سه اپیزود امامزاده ای به نام امامزاده سید آقا است که هر سه داستان در آن شکل می گیرد…

الهام در آستانه ازدواج بینی اش را به خاطر بزرگ بودن و حساسیتی که مادر داماد نسبت به آن دارد، عمل جراحی می کند. او برای تغییر عکس شناسنامه وارد مشکلات جدیدی می شود که ماجراهایی را برایش به وجود می آورد…

روایت زندگی پر فراز و نشیب غیاث الدین جمشید کاشانی، ریاضیدان و منجم شهیر ایرانی و معین الدین کاشانی، یار و همکار دیرینه اوست. کشف و محاسبه عدد پی و سینوس زاویه یک درجه، گنجینه ای گران بهاست و بسیاری می خواهند آن را به خود نسبت دهند. معین به هرات می گریزد تا با عرضه رساله ای از غیاث الدین، حقیقت را افشا نماید، اما…

خداوند به وسیله نشانه‌هایی به سلیمان (ع) نشان می‌دهد که باید از شرایط سختی برای رسیدن به یک جامعه آرمانی عبور کند. اما سلیمان برای به دست آوردن چنین حکومتی باید جهان اجنه و شیاطین را تحت سلطه ی خود در آورد. در این بین فتنه‌هایی در سه شهر اورشلیم، اریحا و زبولون به نمایش در می‌آید که سلیمان نبی باید از پس آنها برآید…

داستان درباره دختری به نام عسل است که پس از سال ها اقامت در خارج از کشور به ایران بازگشته و قصد ازدواج دارد…

سلیمان قطار خنده را به قصد اثبات مرد بودنش در خانواده و جامعه تخته گاز می‌راند. چرا که به هزار و یک دلیل زیر سؤال رفته و او خود نیز به این امر واقف شده و درصدد رفع نواقص خود برآمده است و …

فرهاد برای تامین مخارج زندگی اش با مشکلات زیادی مواجه است. تا اینکه علاوه بر مشکلات زندگی، با بیماری هولناک فرزندش نیز مواجه می شود. او برای درمان دخترش به پول زیادی احتیاج دارد و حاضر است برای تهیه این پول هر کاری انجام دهد. سرانجام تصمیم نهایی وی سرنوشت متفاوتی را برای او و خانواده اش رقم می زند…

مژگان که از خانواده ای ثروتمند است، برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفته و بدون اطلاع خانواده با اشکان ازدواج کرده است. ولی بعد از اینکه متوجه می شود اشکان خلافکار است، به همین علت او به ایران باز می گردد و…

جاوید دانشجوی پزشکی که از دیدن مردگان هراس دارد، به طور اتفاقی در یک مراسم ختم در گورستان با محیا، دختری که بعداً درمی یابد همکار او در بیمارستان است آشنا می شود و پس از مدتی از او خواستگاری می کند اما جواب رد می شنود…