فست مووی

امیرعلی با مدرک دکترا، در جستجوی شغلی آبرومند است که سرنوشت او را در معرض انتخابی سخت قرار می‌دهد…!

میرزا اعتراف می‌کند که قرار بوده کدام را حذف کند؛ آن‌سو در وزارت معارف هم انگار مدعیانی تازه پیدا شده…

میرزا اسیر است و زندانبان سختگیر و بسیاری در جستجوی او… کی می‌یابدش؟

اتفاقی غم‌انگیز افتاده، و مدبّر به دنبالِ راهِ فرار از توطئه‌های آیرُم است؛ میرزا با نقشه‌های مدبّر پیش می‌رود؛ اما همیشه همه‌چیز طبقِ نقشه‌های روی کاغذ پیش نمی‌رود…

خواب در خواب است؛ اما بیداری جنگِ قدرت‌هاست…

مدبّر صاحبِ رازهاست! و حال دو قدرت بر سرِ جنگ‌اند برای دلیلِ این رازها!

دختران رنجدیده، زنان دلشکسته، علیقلی‌خان پشیمان. مدبّر اما خیالی دیگر در سر دارد…

جمال در دوراهی سختی گیر کرده و نهایتا تصمیم می‌گیرد تا راه پرخطر اما درست را انتخاب کند؛ اما او در این راه تنها نیست و دست‌هایی به کمکش ‌می‌آیند…

هرچیزی یه تاوونی داره، چهارزنه بودن که دیگه جای خود! حالا علیقلی‌خان - پدرِ سلطان‌خانومه - که تعیین می‌کنه کت تنِ کیه!