در قسمت هفتم زخم کاری سمیرا خانه مجلل و مورد علاقه خود را خریده و مشغول طراحی دکوراسیون و اسباب کشی به خانه جدید است. مظفری برای اینکه بتواند اخوان را با خود همراه کند به دفتر او میرود و مالک هم برای اخوان دامی پهن کرده و…
سریال زخم کاری (Deep Wound Series) سریالی در سبک ملودرام، نوآر و اجتماعی محصول سال ۱۴۰۰ به تهیه کنندگی محمدرضا تخت کشیان و نویسندگی و کارگردانی محمد حسین مهدویان می باشد. این سریال که اولین تجربه سریال سازی محمدحسین مهدویان، کارگردان سرشناس آثار محبوبی همچون ایستاده در غبار، ماجرای نیمروز و لاتاری در شبکه نمایش خانگی میباشد، داستانی پر فراز و نشیب و ملتهب را دنبال میکند. در این سریال هنرمندانی چون جواد عزتی، رعنا آزادی ور، هانیه توسلی، سعید چنگیزیان، الهه حصاری، عباس جمشیدی فر، مهدی زمین پرداز، امیرحسین هاشمی، کاظم هژیرآزاد، منوچهر علیپور، مه لقا باقری، مائده طهماسبی، سیاوش طهمورث، مرتضی امینی تبار، سارا حاتمی، نیوشا علیپور و مه یاس پازوکی به هنرمندی پرداختهاند. زخم کاری یک نوآر ملتهب و جنایی است که داستانی پرتنش دارد. از فیلمهای مهم محمدحسین مهدویان میتوان به ایستاده در غبار، ماجرای نیمروز، ماجرای نیمروز 2: رد خون، لاتاری و درخت گردو اشاره کرد که از فیلم های پرفروش سینمای ایران هستند. او برای ساخت فیلم ایستاده در غبار مورد تحسین قرار گرفت و سیمرغ بلورین بهترین فیلم جشنواره فیلم فجر ۱۳۹۴ را نیز دریافت کرد و برای فیلم ماجرای نیمروز برای دومین بار سیمرغ بلورین بهترین فیلم جشنواره فیلم فجر ۱۳۹۵ را دریافت نمود. او در هنگام دریافت این جایزه (سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران)، این جایزه را مهمترین جایزه جشنواره نامید. جالب است بدانید زخم کاری، دو بازیگر جدید یعنی مرتضی امینیتبار و سارا حاتمی را نیز معرفی کرده است. همچنین نیوشا علیپور و مهیاس پازوکی بازیگران خردسال این سریال نمایش خانگی هستند. جالب است بدانید فیلمنامه این سریال بر اساس رمانی کوتاه به نام بیست زخم کاری نوشته محمود حسینیزاد به نگارش درآمده است. این رمان در میانه دهه نود و پس از چند سال تعویق چاپ شد و خیلی زود به اثری پرطرفدار در میان علاقهمندان ادبیات فارسی تبدیل گشت که تصویری هولناک و تکاندهنده از همآغوشی فساد و قدرت زیرپوست ایران معاصر را تداعی میکرد. روایتی که مشخصا از یکسو با کهنالگوی سقوط و تراژدی مکبث قابل مقایسه بود و از سویی دیگر نیز با قصههای جنایی و نوآر، که اکنون در جغرافیایی آشنا بازآفرینی شده است. اگر پس از دیدن قسمت اول این سریال شک داشتید که زخم کاری سریال موفقی از کار در خواهد آمد یا نه، قسمت دوم سریال به اندازهای قانعکننده بود که بیننده را کنجکاو و مشتاق تماشای قسمتهای بعدی سریال میکند؛ از اینجا به بعد، موفقیت تضمین شده است؛ مگر اینکه سریال به دست خودش از پا در بیایید و آنچه تاکنون کاشته را از بین ببرد؛ در قسمت دوم سریال زخم کاری، عیار کار در بحث روایت و فیلمنامهنویسی بیشتر آشکار میشود؛ اگر در قسمت اول، هشتاد درصد از وقایع به طور کامل برگرفته از بخشهای آغازین رمان بیست زخم کاری بود و باقی اضافات و تغییرات نیز، در راستای اقتباس قرار میگرفت، در قسمت دوم این نسبت برعکس است؛ شخصیتها، روابط و اتفاقاتی که در قسمت دوم به متن قصه اضافه شده بود، رویکرد و استراتژی کلی سازندگان برای بسط و توسعه داستان را نشان میدهد. همچنین نحوه قرارگیری دوربین و چینش دقیق و فکر شده عناصر مختلف صحنه باعث شده تا زخم کاری سریالی خوش ساخت از آب دربیاید و تسلط زیاد کارگردان به میزانسن و دکوپاژ، تجربه تماشای یک سریال جذاب را برای مخاطبان به ارمغان آورده است. در ادامه باید بگوییم ظاهرا آنچه که از روابط میان مالک، سمیرا و منصوره در این سریال خواهیم دید، ریشه درگذشته آنها دارد و فراتر از یک مثلث عشقی ساده است که معمولا در سریالهای عامهپسند به عنوان ابزار اصلی روایت به کار برده میشود. اینجا با سه شخصیت سروکار داریم که وجوهات تاریک و درونی، آنها را بهپیش میراند و هر کدام برای رسیدن به اهدافش از بقیه در مقام ابزار استفاده میکند. در این میان جواد عزتی نیز در نقش اصلی سریال، بازی یکدست و روانی از خود بر جای گذاشته که ادامه دهنده مسیر چندساله اخیر او میباشد؛ عزتی از دنیای سینمای کمدی کار خود را آغاز کرد اما رفته رفته سبک بازیاش را تغییر داد و حالا میتوان از او به عنوان بازیگر قدرتمند فیلمهای ملودرام جدی نیز یاد کرد. نسخه قانونی سریال دیدنی و جذاب زخم کاری را با لینک مستقیم نیم بها از رسانه فست مووی دانلود کرده و از تماشای آن لذت ببرید.
اعتراض کارگردان به سانسورها:
پس از اعمال سانسورهای متعدد در قسمت های قبل، محمدحسین مهدویان در پیج شخصی خود نسبت به این مسئله واکنش نشان داد؛ او گفت: نمیدانم چه داوریای خواهید داشت و متن پیش رو را چهگونه تحلیل خواهید کرد؛ اما من دلسوزانه و در نهایت مسوولیتپذیری نسبت به مخاطبان پرشمار سریال زخم کاری و تمامی محصولات فرهنگی و هنری اعلام میکنم در هفتههای گذشته با رویکردی سازنده و مبتنی بر تعامل به سانسورهای عموما غیرمنطقی و غیرعرفی ساز و کار سانسور صدا و سیما و زیر مجموعهی آن یعنی ساترا تن دادم تا اختلالی در روند پخش سریال پیش نیاید و انتظار هفتهگی شما را برای تماشای قسمتهای جدید ارج نهاده باشم؛ تعاملی که من و همه همحرفهایهایم همیشه از سر جبر و ناچاری و نه از سر رضایت به آن تن دادهایم تا بتوانیم آثارمان را در مملکت عزیزمان و برای مردم نازنین خودمان به نمایش درآوریم؛ ولی اینبار سطح سختگیریها به جایی رسیده که از حد طاقت و تحمل من خارج شده است؛ در قسمت ششم سریال زخم کاری به نقطهای رسیدهام که میبینم تن دادن به سانسورهای غیرعقلانی، غیرحرفهای و دور از واقعبینی اجتماعی به وضوح موجب تاثیرات مخرب بر داستان و تضییع حقوق ما به عنوان سازنده و شما به عنوان مخاطب شده است؛ پس اجازه بدهید در قسمتهای پیش رو در صورت ادامهی این رفتار، میان حق مسلم شما برای تماشای سروقت قسمت جدید و احقاق حق دیگرتان که تماشای نسخهای در شان شماست، دومی را انتخاب کنم؛ قطعا میپذیرید که مسوولیت تضییع حق اولتان نه بر عهدهی ما که بر گردهی آنهاست که از دایرهی منطق و عقل خارج شدهاند و مسیر زور پیش گرفتهاند؛ شاید به زودی سیاههی این سانسورها را برای داوری درست مردم و مدیران خردمند باقیمانده بر مسند منتشر کنم تا خودتان قضاوت کنید و تصویری واقعی از میزان رفتارهای تنگنظرانه و سلیقهای پیش رویتان داشتهباشید؛ رفتاری که جراحتهایی سنگین و زخمهایی کاری بر پیکر فرهنگ و هنر این سرزمین وارد آورده است؛ با سیطرهی این نگاه سختگیرانه مطمئن باشید بسیاری از سریالهای سالهای دور همین تلویزیون مثل در پناه تو و یا میوهی ممنوعه دیگر قابلیت تولید و پخش نخواهند داشت؛ روی سخنم نه با صاحبان این نگاه که با مردم و مدیران فرهنگی دلسوزیاست که هنوز روح مسوولیت در وجودشان زنده مانده است و به خردورزی و تدبیر باور دارند؛ عزیزان، آگاه باشید؛ دردمندانه و با نگرانی بسیار عرض میکنم؛ ما گرفتار مدیرانی شدهایم که چنان از درک واقعیات حاکم بر جامعه عاجزند که گویی بر چشمها و گوشهایشان مهر زدهاند و نمیبینند آنچه ما میبینیم؛ به راستی شما در کدام جامعه زندگی میکنید و برای کدام مردم نسخه میپیچید؟ اصلا جامعه و مردم را کنار بگذارید؛ آیا فرزندان خود را هم نمیبینید؟ بیچاره ما که مدیریت فرهنگ و هنرمان در سیطرهی بیتدبیری شماست؛ نمیدانم خبر دارید یا مثل همیشه در خواب خوش بیخبری سیر میکنید؛ شنیدهاید که چند پلتفرم بزرگ بینالمللی از جمله نتفلیکس برای سرمایهگذاری روی طرحها و ایدههای فیلمسازان ایرانی ابراز تمایل کردهاند؟ تردید نکنید که به زودی زود پلتفرمهای خارجی، مقصد هنرمندان خلاق ایرانی خواهند شد و نخبههای فرهنگی ما هم مثل نخبههای علمی و اقتصادی عرصه را خالی خواهند کرد؛ و چه تقارن آشنایی است که درست در روزگاری که با درخشش آثاری چون همگناه، آقازاده، قورباغه، میخواهم زنده بمانم و دهها محصول هنری دیگر، پلتفرمهای نمایش خانگی وطنی پا میگیرند، ناگهان سر و کلهی مشتریهای خارجی پیدا میشود و با پاسِ گلِ طلایی مدیران اشتباهی که بذر ناامیدی میکارند، نیروهای خلاق و هوشمند بخت خود را در بیرون مرزهای سرزمین اجدادیشان جستجو خواهند کرد؛ به راستی چرا چنین میکنید؟ چرا با حقکشی، نخبگانی را که دل در گرو این آب و خاک پرگوهر و فرهنگنواز دارند، چنین میتارانید؟ چرا با تنگنظری و فشار آثار خلاق هنرمندان نجیب ایرانی را به پیکرههایی زخمخورده و محتضر بدل میکنید که عقیم و بیاثر باشند تا بازارشان از سکه بیفتد؟ چهکسی از این رویه سود میبرد؟ آثار هنرمندان دلسوز ایرانی را با انگ تلخنگری و ولنگاری و تحلیلهای اشتباه و نیتخوانیهای ناصواب زمینگیر میکنید و به جایاش در صدا و سیمایتان سریال خانهی پوشالی و فرار از زندان پخش میکنید؛ خوشبهحال هنرمندان خارجی که حتا در تلویزیون ملی ما هم دستشان از هنرمندان داخلی بازتر است؛ آنها برای نمایش زوال و تاریکی و ضد قهرمانهای جذاب آزادند و ما دربند؛ فریاد که این مدیریت مستشارپسند و عاشق واردات در همهی عرصهها امان ما را بریده است؛ به خدا که شما نه از ما مسلمانتر هستید و نه برای مردم و جامعهمان دلسوزتر؛ نمیدانم به چه معتقدید اما به همان چیز قسمتان میدهم که لااقل برای مدت کوتاهی دستتان را بردارید و بگذارید کمی نفس بکشیم؛ شاید بتوانیم در این روزگار دشوار، به اندازه یک سریال، یک فیلم یا یک موسیقی زیبا برای دقایقی هم که شده مردممان را به خوشی در آغوش بگیریم و شعلهی امید را در دل جوانان این خاک زنده نگه داریم.
هیج دیدگاهی ثبت نشده ;(