فست مووی

این فیلم پیرامون ارتباط و زندگی یک انسان با ببر هیرکانی یا ببر مازندران است که در معرض انقراض قرار گرفته است. فیلم، درصدد القای ارتباط و نوع ارتباط درست انسان با محیط زیست و به خصوص با حیوانات است…

این فیلم روایتگر داستان زندگی یک زن پرستار است که با شرایط خاصی با فرزندش زندگی می‌کند و بنابر اتفاقات و اشتباهی، ماجراهایی برای وی رخ می‌دهد…

زهره در راه منزل احساس می‌کند کسی او را تعقیب می‌کند. او فرار کرده و همین عامل باعث می‌شود تا او در یک سانحه‌ی تصادف فوت کند. پرویز همسر زهره بعد از 6 سال، برای اولین بار، با ضمانت رئیس زندان به مدت 72 ساعت به مرخصی می‌رود تا زهره را دفن کرده و در مراسمش شرکت کند. اما او دغدغه‌اش چیز دیگری‌ست…

در یک مراسم عروسی کودکان را به محل برگزاری جشن راه نمی دهند و به کلبه ای در انتهای باغ تبعید می کنند. بچه ها متوجه می شوند برگزارکنندگان مراسم قاچاقچی مواد مخدر هستند، پس تصمیم می گیرند تا جشن را به هم بزنند و این آغاز ماجراست…

رعنا هفت ماهه باردار است و انگار به دلیل موقعیتش، نمی تواند رفتار متعادلی داشته باشد.‌ او مدام بهانه گیری می کند و تغییر عقیده می دهد. از طرفی به همسرش شک کرده و این روال مسائل جدیدی در زندگی آن ها به وجود می آورد که رازهایی را برملا خواهد کرد…

روایتی از زندگی چهار کودک با نام‌های بهار، نادر، کمال و مریم است که همراه پدرشان غفور و مادربزرگ در دهه 50 نفس می‌کشند! دنیای این کودکان دنیایی است پر از رویاهای زیبای کودکانه که قرار است رنگ حقیقت به خود بگیرد.

سهیل پس از چندین سال، نشانی نیلوفر را پیدا کرده و به سراغش آمده است. رابطه آن ها که در گذشته ناکام مانده، حالا در آستانه شکل گیری دوباره است…

من دوستت دارم و این به تو هیچ ربطی نداره…

ساده ترین آدم ها هم، گاهی خواسته یا ناخواسته به زندگیشون خیانت می کنن. اما شایدم تو اشتباه کنی و قصه چیز دیگه ای باشه، نظر تو چیه عزیزم؟

وقتی اعتماد داری یعنی عاشقی، بعضی وقت ها عشق رازیست میان 3 نفر…